ماه ششم | روزبیست و ششم
بامداد
کاش که مرا برکت می دادی … و مرا از بلا نگاه می داشتی … و خدا آنچه را که خواست به او بخشید.
برکتِ خداوند دولتمند می سازد، و هیچ زحمت بر آن نمی افزاید – چون او آرامی دهد کیست که در اضطراب اندازد، و چون روی خود را بپوشاند کیست که او را تواند دید؟
نجات از آنِ خداوند است و برکتِ تو بر قومِ تو می باشد – زهی عظمتِ احسانِ تو که برای ترسندگانت ذخیره کرده ای و برای متوکّلانت پیش بنی آدم ظاهر ساخته ای – خواهش نمی کنم که ایشان را از جهان ببری، بلکه تا ایشان را از شریر نگاه داری.
سؤال کنید که به شما داده خواهد شد؛ بطلبید که خواهید یافت؛ بکوبید که برای شما باز کرده خواهد شد. زیرا هر که سؤال کند، یابد و کسی که بطلبد، دریافت کند و هر که بکوبد برای او گُشاده خواهد شد – خداوند جانِ بندگانِ خود را فدیه خواهد داد و از آنانی که بر وِی توکّل دارند مؤآخده نخواهد شد.
اول تواریخ 10:4 ؛ امثال سلیمان 22:10 ؛ ایوب 29:34 ؛ مزمور 8:3 ؛ مزمور 19:31 ؛ یوحنا 15:17 ؛ متی 7: 7-8 ؛ مزمور 22:34
شامگاه
این است شبی که برای خداوند باید نگاه داشت چون ایشان را از زمینِ مصر بیرون آورد.
عیسی خداوند در شبی که او را تسلیم کردند، نان را گرفت و شکر نموده، پاره کرد و گفت: بگیرید، بخورید. این است بدنِ من که برای شما پاره می شود. این را به یادگاری من به جا آرید. و همچنین پیاله را نیز بعد از شام، و گفت: این پیالۀ عهد جدید است در خونِ من. هرگاه این را بنوشید، به یادگاری من بکنید.
به زانو در آمده و دعا کرد. پس به مُجاهده افتاده، به سعیِ بلیغ تر دعا کرد چنانکه عرقِ او مثلِ قطرات خون بود که بر زمین می ریخت.
وقتِ تهیۀ فصح و قریب به ساعت ششم بود … عیسی را گرفته بُردند … به موضعی که جلجتا می گفتند … او را در آنجا صلیب نمودند.
فصحِ ما مسیح در راه ما ذبح شده است. پس عید را نگاه داریم.
خروج 42:12 ؛ اول قرنتیان 11: 23-25 ؛ لوقا 22: 41-44 ؛ یوحنا 19: 14 و 16-18 اول قرنتیان 5: 7-8