ماه پنجم | روز نهم
بامداد
ایمان اعتماد بر چیزهای امید داشته شده است و بُرهان چیزهای نادیده.
اگر فقط در این جهان در مسیح امیدواریم، از جمیع مردم بدبخت تریم – چیزهائی را که چشمی ندید و گوشی نشنید و به خاطر انسانی خطور نکرد؛ یعنی آنچه خدا برای دوست داران خود مُهیا کرده است. اما خدا آنها را به روح خود بر ما کشف نموده است – چون ایمان آوردید، از روح قُدوسِ وعده مختوم شُدید که بیعانۀ میراثِ ماست برای فدای آن ملک خاص.
عیسی گفت: ای توما، بعد از دیدنم ایمان آوردی. خوشا بحال آنانی که ندیده ایمان آورند – او را اگرچه ندیده اید محبت می نمائید و الآن اگر چه او را نمی بینید لکن بر او ایمان آورده وجد می نمائید با خُرّمی که نمی توان بیان کرد و پُر از جلال است و انجام ایمان خود یعنی نجات جان خویش را می یابید.
به ایمان رفتار می کنیم نه به دیدار – پس ترک مکنید دلیری خود را که مقرون به مجازات عظیمی می باشد.
عبرانیان 1:11 ؛ اول قرنتیان 19:15 ؛ اول قرنتیان 2: 9-10 ؛ افسسیان 1: 13-14 ؛ یوحنا 29:20 ؛ اول پطرس 1: 8-9 ؛ دوم قرنتیان 7:5 ؛ عبرانیان 35:10
شامگاه
من هستم؛ مترسید.
چون او را دیدم مثل مُرده پیش پایهایش افتادم و دست راست خود را بر من نهاده گفت: ترسان مباش؛ من هستم، اول و آخر و زنده. و مُرده شدم و اینک تا ابدالآباد زنده هستم و کلیدهای موت و عالم اموات نزد من است – من هستم؛ من که به خاطر خود خطایای تو را محو ساختم و گناهان تو را به یاد نخواهم آورد.
پس گفتم: وای بر من که هلاک شده ام … و چشمانم یهُوّه صبایوتِ پادشاه را دیده است. آنگاه یکی از سرافین نزد من پرید و در دست خود اخگری که با انبُر از روی مذبح گرفته بود داشت. و آن را بر دهانم گذارده گفت که اینک این لبهایت را لمس کرده است و عصیانت رفع شده و گناهت کفّاره گشته است – تقصیرهای تو را مثل ابر غلیظ و گناهانت را مانند ابر محو ساختم. پس نزد من بازگشت نما زیرا تو را فدیه کرده ام.
اگر کسی گناهی کند، شفیعی داریم نزد پدر یعنی عیسی مسیح عادل.
یوحنا 20:6 ؛ مکاشفه 1: 17-18 ؛ اشعیا 25:43 ؛ اشعیا 6: 5-7 ؛ اشعیا 22:44 ؛ اول یوحنا 1:2